برای ریشه کنی فقر و آبادانی و خدمت به افراد مختلف مردم چگونه می توان برنامه ریزی کرد ؟

برای ریشه کنی فقر و آبادانی و خدمت به افراد مختلف مردم چگونه می توان برنامه ریزی کرد ؟

دانلود مقاله برای ریشه کنی فقر و آبادانی و خدمت به افراد مختلف مردم چگونه می توان برنامه ریزی کرد ؟

تعریف فقر
واژه فقر، در اختلاف فرهنگ های لغت و نگاه متفاوت اصحاب معانی، توضیحات بی شماری یافته است. از دیگر سوی، بداهت مفهوم و روشنی معنا تا حدودی این واژه را بی نیاز از تعریف کرده است. با این حال می توان در ساده ترین توضیح و بر اساس فرهنگ معین چنین گفت: فقر به معنای درویشی، ناداری، تهیدستی و تنگ دستی است، و در تبیین دیگر می گوییم: فقر، فقدان یا حرمانی است که گریبان یک موجود زنده ـ به ویژه انسان ـ را در راه تحقق نیازهای اساسی اش می گیرد. از این رو، فقیر کسی است که برای ادامه زندگی و حیات به چیزی چون خوراک، پوشاک و… نیازمند باشد، در حالی که امکان دسترسی به آن را ندارد. به بیان دیگر، فقیر کسی است که نمی تواند نیازمندی های اساسی خویش را تأمین کند.

قدمت فقر
فقر، از ناهنجارترین دردهای زندگی انسان است. این پدیده شوم، عمری به درازنای تاریخ حیات آدمی دارد و از همان آغاز، همواره همزاد بشر بوده و پیوسته جسم و جان و جمله هستی آدمیان را دستخوش تباهی کرده است. متون کهن، اندرزهای فقرسوز پیشوایان دینی، رنج نامه شاعران گذشته و اندوه های جانگداز به یاد مانده در آثار نویسندگان، همه گواهی روشن بر قدمت و دیرپایی فقر در فکر و جان انسان ها دارد.
قرن حاضر نیز با همه پیشرفت های حیرت انگیز فناوری و گسترش روزافزون علوم تجربی، چیزی از غم جانکاه فقر نکاسته است و شاید به همین دلیل، بحث و بررسی درباره ابعاد، ماهیت، علل و آثار فقر، جدی تر از گذشته جلوه گری می کند. در حقیقت می توان گفت: فقر، یکی از کهن ترین دردهای جامعه انسانی است.

انواع فقر
فقر مطلق
محرومیت و ناتوانی افراد در دست یابی به حداقل نیازهای اساسی همانند خوراک و پوشاک و سرپناه که از امکانات ضروری زندگی به شمار می آید، فقر مطلق یا فقر معیشتی نامیده می شود. پیامدهای ناگوار این فقر بسیار است؛ در این حالت، به دلیل فراهم نشدن احتیاج های اساسی بدن، انسان دچار سوء تغذیه شده، طاقت و توانش از دست می رود و سلامتش به مخاطره می افتد. از دیگر سوی، به دلیل حاکم نبودن ارزش های الهی بر جوامع انسانی، در چنین شرایطی انسان در گذر نگاه ها تحقیر شده و شخصیتیش هیچ انگاشته می شود. در سایه شوم این فقر، آدمی در شهر و دیار خود نیز چونان غریبی بی پناه است. فقر مطلق، از عوامل مهم افزایش درصد خطاها، بزهکاری ها و کردارهای نادرست و فسادانگیز است و چه بسا کفر و بی دینی که در بستر این فقر رشد می کند.

فقر نسبی
آدمی، مولود عصر خویشتن است و باید درآمد و سطح زندگی اش را متناسب با امکانات روزگار خود بسازد. در قرن حاضر، روی گرداندن یا بی بهره ماندن از مواهب معمول فناوری، با منطق و آموزه های حیات بخش دین سازگار نیست. در حقیقت هر کس از امکانات موجود عصر خود برخوردار نباشد، گرفتار نوعی از فقر است که می توان آن را فقر نسبی نامید. بنابراین فقر نسبی، فقر ناشی از اختلاف سطح زندگی ها در زمان های مختلف و در میان تک تک افراد یک جامعه، یا فقری است که از مقایسه یک شهر با شهر دیگر و کشوری با دیگر ملت ها پدید می آید. در این تقسیم ممکن است شخصی در سنجش با هم دیاران خود ثروتمند، ولی در برابر تمکن مردمان منطقه ای دیگر فقیر شمرده شود.

فقر طبیعی
کم داشت یا فقدان ثروت های طبیعی، وجود بیابان های خشک و بی حاصل، کمبود کانی ها و مواد آلی، محاصره در مزرهای نامناسب جغرافیایی، محدود بودن منابع آب و زمین های هموار حاصل خیز و دیگر عواملی که بدون حضور مستقیم و چشمگیر آدمی پدید می آید، در حیطه فقر طبیعی شمرده می شود.
حوادث ناخوشایندی چون سیل، توفان، آفات نباتی، زلزله و خشک سالی نیز که سبب کمبودها و نارسایی های اقتصادی می شوند، از جمله عوامل شکل دهنده فقر طبیعی اند. امروزه بسیاری از کشورهای جهان که از قافله پیشرفت های صنعتی عقب مانده و از منابع عظیم نفتی و معادن غنی نیز بی بهره اند، در زمره رنج دیدگان از فقر طبیعی هستند.

فقر فرهنگی
بدون تردید نیازهای انسان، تنها در نیازهای جسمانی و زیستی خلاصه نمی شود و نیازهای روانی، فرهنگی و اجتماعی را نیز باید بر آن افزود. در این نگاه، فقر فرهنگی و فقر شخصیتی معنا می یابد و کسی که در جامعه به عنوان یک شخص حقیقی و مستقل پذیرفته نشود و از نظر عاطفی مورد قبول واقع نگردد، فقیر است. جامعه ای نیز که نتواند در بعد معنوی تمدن خویش، زایش، بالش و پویایی ایجاد کند، دچار فقر فرهنگی و انحطاط شده است. از نگاهی دیگر، فقر فرهنگی را می توان فقر آگاهی های لازم دانست. تعصب ها، خودپسندی ها، لجاجت ورزی ها، انکار علم و پیشرفت های علمی، خودداری از دانش پژوهی و پای بندی به سنت ها و روش های نابخردانه نیاکان، در این حیطه معنا می یابد. فقر فرهنگی را می توان شدیدترین نوع فقر دانست.

فقر روحی و معنوی
نگاه ژرف بین و انسان ساز دین اسلام، پدیده فقر را فقط از دریچه محدود جسم نمی کاود و مرزها و افق های والاتری را پیش روی آدمیان می گستراند. در تعالیم دینی، انسان،آمیزه ای از جسم و روح است و همان گونه که جسم او نیازمند غذا و مواد لازم است، روح نیز تغذیه متناسب را نیاز دارد، و هر که از فراهم ساختن بستر رشد و شکوهمندی روح غفلت کند، گرفتار فقر معنوی است. در روایات ما، خسارت بارترین مصیبت ها و بزرگ ترین بلاها، فقر درونی و نفس شمرده شده است. حضرت علی علیه السلام در سخنی ارزشمند فرموده اند: «بدترین فقرها، فقر نفس است».

آزمندی، فقری همیشگی
فقر، فقط کم داشت مال و امکانات نیست؛ گاه افرادی در اوج نیاز، بی نیازند و مردمانی غرق در نعمت و ثروت، محتاج. فرهنگ حیات بخش اسلام افزون بر ستیز با علت های فقر مالی و تأکید بسیار بر دستگیری از نیازمندان، بر مبارزه با ریشه های درونی فقر نیز سفارش بسیار کرده است. طمع، یکی از این شاخه های فقر درونی است. در نگاه انسان آزمند، ثروتمند باشد یا تهیدست، امکانات و توانایی های دیگران بیش از آنچه هست، زیبا، دوست داشتنی و پسندیده جلوه می کند. وی به آنچه خود دارد نمی نگرد و همواره دست طلب و چشم طمع به اموال دیگران دارد. این خوی زشت، شقاوت زا و فساد آفرین است. حضرت علی علیه السلام در بیابانی بلند با اشاره به آفات طمع، آدمیان را از این فقر درونی خود خواسته برحذر داشته و می فرماید: «طمع، بردگی همیشگی است] و [طمع کار در بند ذلت است».

ثروتمندان فقیر
در بینش والای اسلامی، فقیران فقط افراد تهیدست، نادار و تنگدست نیستند، بلکه دنیا طلبان زیاده طلبی که پیوسته در پی ثروت اند و در هر سطح از درآمدی، هیچ گاه احساس بی نیازی ندارند نیز فقیرانی نگون بخت هستند. حضرت علی علیه السلام در این باره می فرماید: «حریص، فقیر است؛ اگرچه تمام ثروت های دنیا را داشته باشد». در حقیقت، حرصْ سرشتی نفسانی است که حد و مرزی نمی شناسد و در نقطه ای درنگ نمی کند. در بعد روحی، حریصان دنیا طلب از هر فقیری فقیرترند. تلاش آنان برای انباشت ثروت، مداوم و خستگی ناپذیر، و فراغت و آسایش برایشان نامفهوم است. مولای بیان حضرت علی علیه السلام درباره این مردمان می فرماید: «…اینان عاشق و بنده دنیا می شوند و بنده کسانی که چیزی از دنیا در دست دارند. دنیا به هر طرف برود، او نیز به همان سمت حرکت می کند».

بخل؛ فقر روانی
چه بسیارند انسان هایی که از نظر اقتصادی توان مندند، ولی زندگی و زیستی آبرومند ندارند. از مصرف در حد کفایت و متناسب با قدرت خرید خودداری می ورزند و در ذلت و خست به سر می برند. چنین حالتی را فقر روانی می نامند. در تعالیم دینی، بخل ورزی به شدت نکوهش شده است. انسانی که به این خوی زشت مبتلاست، به خود ظلم می کند و ناخواسته حسرت و پشیمانی برای خود می اندوزد. او چون فقیران زندگی می کند و چون ثروتمندان باید حساب پس دهد. شخص بخیل، از ثروت و رفاهی که به دنبال آن است،بهره ای نمی برد و در فقری غوطه ور است که همواره از آن می هراسد. در روایات اسلامی، بخیل، از شریرترینِ مردمان می باشد؛ ثروتمندی که از شراره های فقر می سوزد و با انواع آشفتگی ها و نابسامانی ها در عذاب است.

فقر واقعی
اسلام، فرهنگ انسان سازی است. در چنین اندیشه شکوهمندی، فقر فقط در مظاهر دنیایی جلوه نمی کند و نوعی دیگر از فقر نیز مطرح است که می توان آن را فقر واقعی نامید. براساس این جهان بینی، فقر حقیقی پس از حساب رسی اعمال در جهان آخرت پدیدار می شود. در آن هنگام آنان که از توشه حیات و نعمت های دنیا سرمایه لازم را برای خرید بهشت فراهم کرده اند، به غنای واقعی و سعادت جاوید دست می یازند، و آنان که ثروت های خود را در قمار خانه دنیا باخته اند، فقیر و تهی دست در سرای آخرت محشور می شوند. در این راستا، چه بسیارند تنگ دستان این دنیا که با توشه صبر و اطاعت، سرمایه بیکران رضایت خدا را برای آخرت ذخیره دارند، و چه فراوان اند مال اندوزانی که غرقه در دنیا وغافل از آخرت، تهیدست آن سرا هستند.

بهترین فقر
دنیا و هر چه در آن است، ملک واقعی خداست. در جاری این اندیشه الهی، همه انسان ها، خواه ثروتمند و خواه فقیر، خواه قدرتمند و خواه ضعیف، در فقر و نیاز واقعی به سر می برند و از این نگاه همه مسکین و درمانده اند. براساس این باور، فقر انسان در پیشگاه پروردگار ارزشی متعالی است و هر که در برابر خالق و رازق بی نیاز خویش احساس نیاز کند، به زیباترین گوهر زندگی دست یافته است. این فقر همان چیزی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آن را مایه فخر خود دانست. آنچه در روایات اسلامی نیز در ستایش فقر آمده، ناظر به همین معناست؛ همچون این روایت: روزی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پرسیدند: فقر چیست؟ و پاسخ شنیدند: «گنجی از گنج های خداوند». بار دیگر این سؤال تکرار شد و جواب این بود: «کرامت و عنایتی است از سوی خداوند». پرسش کننده برای بار سوم سؤالش را پرسید و این بار شنید: «فقر چیز گرانقدری است که خداوند سبحان آن را جز به پیامبران بزرگ و مؤمنان بزرگوار عنایت نمی کند».

فهرست مطالب
تعریف فقر ۶
قدمت فقر ۶
انواع فقر ۷
فقر مطلق ۷
فقر نسبی ۸
فقر طبیعی ۸
فقر فرهنگی ۹
فقر روحی و معنوی ۱۰
آزمندی، فقری همیشگی ۱۰
ثروتمندان فقیر ۱۱
بخل؛ فقر روانی ۱۲
فقر واقعی ۱۲
بهترین فقر ۱۳
نکوهش فقر در قرآن ۱۴
یکی را داده ای صد ناز و نعمت ۱۴
یکی را نان جو آغشته در خون ۱۴
مذمت فقر در روایات ۱۵
غربت در وطن ۱۵
غم نان ۱۶
فقیران کیان اند؟ ۱۷
فقر، علت ها و راهکاره ۱۸
فرد، جامعه، حکومت ۱۸
فقر؛ زاییده ستم دنیاپرستان ۱۹
سلطه جویی دنیاطلبان ۱۹
تنبلی و بی کاری، زاینده فقر ۲۰
کار؛ زداینده فقر ۲۱
اسراف؛ عامل فقر ۲۱
اظهار فقر و بینوایی ۲۲
خیانت ۲۲
میانه روی و برنامه ریزی ۲۳
انفاق ۲۴
زکات ۲۴
فقر و گدایی ۲۵
زینت فقر ۲۶
یک نکته از هزاران ۲۶
آرمانهایی برای ریشه کنی فقر ۲۷
هدفمندسازی یارانه‌ها و ریشه کنی فقر ۳۲
چه خلأهایی در چرخه‌ی ریشه‌کنی فقر وجود دارد؟ ۳۵
تعریف شما از عدالت اسلامی در برنامه‌های اقتصادی چیست؟ ۳۶
با این توضیحات، رویکرد الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت در فعالیت‌های اقتصادی را چه می‌دانید؟ ۳۸
جایگاه بخش خصوصی و نقش دولت در اقتصاد چگونه است و تعامل این نهادها با یکدیگر چگونه باید باشد؟ ۳۹
فقر و فقرزدایی از دیدگاه امام علی(ع) در نهج البلاغه ۴۲
امام فقر را مرگی بزرگ می‌داند ” فقر ، مرگ بزرگ است . ” ۴۴
تعریف لغوی فقر و غنا ۴۵
معانی فقر در نهج البلاغه ۴۶
الف : فقر به معنای نیاز مالی ۴۷
ب : فقر به معنای سادگی ۴۷
د : فقر به معنای نادانی ۴۸
ذ: فقر روحی ۴۹
الف : شرایط حاکم بر جامعه ۴۹
ب : زمامداران زراندوز ۵۱
ج: فخر فروشی ۵۲
د : حکمت الهی ۵۲
و: جپاول معاش فقیر ۵۲
ز : ولخرجی ۵۳
ح : تصمیم نابجا ۵۳
ط: حسد ورزی ۵۴
ی: ترک جهاد ۵۴
ن: خیانت در امانت ۵۵
چند پی‌آمد روحی و روانی فقر ۵۸
الف : ضربه به کرامت انساتی ۵۸
د: فقیر محکوم است ۶۰
پیشوایان و مسئله فقر ۶۱
یک سوال؟ یک پاسخ ۶۳
راه درمان فقر ۶۴
الف: پناه بردن به قران ۶۴
ب: توجه به خویشاوندان فقیر ۶۵
ج: صدقه دادن ۶۵
د: صبر و تسلیم در هنگام فقر ۶۶
الصّبر جنّه الفاقه ۶۶
پ: قناعت ۶۷
ت: زکات ۶۸
ث: حج ۶۸
چ: روزه ۶۹
ذ: حفظ اعتدال ۷۰
دعای امام ( ع ) دررفع عواقب فقر ۷۰
امام (ع) و چندتوصیه ۷۲
الف : مشاور فقیر نگیرید ۷۲
ب : مشاوربخیل و حریص نگیرید ۷۲
ج : دقت در انتصاب مدیران ۷۳
د : مسوولیت پذیری مردم ۷۴
نتیجه گیری: ۷۴
منابع ۷۶

 


فرمت فایل: WORD

تعداد صفحات: 76

پس از ثبت دکمه خرید و تکمیل فرم خرید به درگاه بانکی متصل خواهید شد که پس از پرداخت موفق بانکی و بازگشت به همین صفحه می توانید فایل مورد نظر خورد را دانلود کنید. در ضمن لینک فایل خریداری شده به ایمیل شما نیز ارسال خواهد شد. لینک دانلود فایل به مدت 48 ساعت فعال خواهد بود.


مطالب مرتبط