تاثیر اقتصادی قرآن در روابط بین الملل

دانلود تحقیق و مقاله رایگان با عنوان تاثیر اقتصادی قرآن در روابط بین الملل

تاثیر اقتصادی قرآن در روابط بین الملل
مقدمه :
به باور خود نکاتی را ازقرآن در رشته ی روابط بین الملل وام می گیرم که آن ها را ابطال ناپذیر می دانم و این امر با نگاه به تاریخ جنگ،دیپلماسی و روند اتحادها و فروپاشی آن ها در جهان قابل اثبات است.

روابط بین الملل رشته ای مناقشه برانگیز در بین دانش آموختگان و اساتید آن در سراسر جهان از ابتدای شکل گیری اش بوده است.مناظراتی که ابتدا حول علم بودن یا نبودن جامعه شناسی،سیاست و روابط بین الملل شکل گرفت.پوزیتیویسم فراگیری که تجربه ،کمیت و آزمایش پذیری پایه اش شدو سپس این رشته ها را معنایی دیگر بخشید.دراین یادداشت کوتاه فارغ از مناظرات بین آرمان گرایان و واقع گرایان ،اثباتی ها و فرا اثباتی ها و یا نظریه های رایج در رشته ی روابط بین الملل و با توجه به بذر اندیشه ای از بومی سازی علوم انسانی که هنوز نهال هم نشده است ،به باور خود نکاتی را ازقرآن در رشته ی روابط بین الملل وام می گیرم که آن ها را ابطال ناپذیر می دانم و این امر با نگاه به تاریخ جنگ،دیپلماسی و روند اتحادها و فروپاشی آن ها در جهان قابل اثبات است.گرچه عقل مدرن فلسفه ی غرب آن ها را نپذیرد یا به سختی بپذیرد.براین مبنا فرضم این است که بر مبنای آموزه های قرآنی هرکشور هم مانند هر انسان حامل خصوصیات اخلاقی از بی اخلاقی تا اخلاق مداری است و در این فرایند هرچه دامنه ی عقل ،عقلانیت و فرهنگ گسترده باشد ،آن کشور نیز همان شرایط را خواهدداشت که مقدمه ی تمدن سازی و پیشرفت و توسعه است.البته به نیکی آگاهم که ذکر ابطال ناپذیری این گزاره ها سخنی سنگین در وادی فلسفه ی علم و پوزیتیویسم رایج خواهد بود.اما فضا برای اظهار نظر علمی باز است.مگر روش شناسی فلسفه ی علم غرب از ابتدا تاکنون در نظریه بازاندیشی یا هرمنوتیک گوشه ی چشمی به متافیزیک با نگاه متفاوت به تفسیر ندارد؟ چه کسی امروزه می تواند با رایج شدن یک پارادایم علمی ادعا کند همه چیز در قالب همان پاردایم گفته شود. حتی این نگاه هم جزمی است.اینکه پست مدرنیسم ادعا می کند عصر،عصر فروریختن کلان روایت هاست و عرصه همه چیز ،نسبی گرایانه است ،تنها یک ادعا در وادی دانش انسانی است و به همان اندازه قابل اثبات نیست، لذا نمی توان در عرصه ی کلان روایت های دینی نیز آن را محکوم کرد،زیرا پهنه ی دانش گسترده و بیکرانه است،استدلال فرد و یا گروهی در گرفتن قطره ای از دانش که نباید منتج به عمومیت دادن آن شود. لذا علیرغم شناخت تئوری های رایج روابط بین الملل همواره این گزاره ها را قطعی تلقی کرده ام و جریان های فکری از پوزیتیویسم تا پست مدرنیسم هیچ گاه تاثیری بر این گزاره های استخراج شده از کتاب خداوند نگذاشته است،جایی که لازم بوده به تفکر مدرن و تمدن ساز استنادکرده ام و اکنون این کار را خام و قابل اصلاح با تطبیق تفاسیر می پندارم ومی دانم که جریان علمی رایج با این گفتار سنخیتی ندارد،وگرچه این گفتار در وادی روش شناسی تک صدایی است ،اما گم نخواهدشدو به علاوه کماکان امکان استخراج گزینه های بیشتری از قرآن توسط کارشناسان آشنا به این دو مقوله فراهم است.فرضم این است که این گزاره ها در روابط بین الملل با توجه به ماهیت وحیانی، ساختاری ثابت،ابطال ناپذیر و قطعی دارند و اساساجامعه ی بشری بر این محور حرکت کرده و اگر اشکالی هست از نتیجه گیری من از آیات است و حتی در مواردی که به نتیجه ی مشخصی نرسیدم آن را پرسشی مطرح کرده ام ،لذا با ذکر این آیات امیدوارم دیگران در پیوند تئوری های روابط بین الملل به غنای بحث بیافزایند.

آیات قرآن در باره روابط بین الملل

1-دیپلماسی برپایه ی فریب و دروغ محکوم و نابودشدنی است وهرمنافعی که برپایه آن حاصل شود به ناچار باطل می گردد:

“وحق را باباطل نیامیزیدو حقیقت را با اینکه می دانید کتمان نکنید.”

42 بقره

2-گناه،فساد و تجاوزوشرک و تکذیب توحید عامل استهلاک و فروپاشی تمدن ها یا کشورها یا دیکتاتورهاست،این مفهوم با قطعیت بارها در قرآن تکرار و بر آن تاکید شده است:

“ما این کیفررا درس عبرتی برای مردم آن زمان و نسل های بعد از آنان و پند و اندرزی برای پرهیزکاران قرار دادیم” 66بقره(6 انعام4و5 اعراف هم دلالت بر همین دارد.)

3-مسئولیت اعمال مردم هرعصر بر عهده ی خودشان است،چرا در قرآن دوبار این آیه تکرار شده است؟،این آیه فرمول کلیدی توسعه و پیشرفت و نگاه به آینده است و هشدار می دهدکه از گذشته و اختلافات پیرامون آن چشم پوشی کنیدو به عنوان تاریخ عبرت اموز به آن ها بنگریدو بر آن مناقشه و جدل نکنید،اعمال آن ها نباید بر رفتار عقلانی شما تاثیر بگذارد:

“آن ها امتی بودند که در گذشتند.اعمال آن ها مربوط به خودشان بود و اعمال شما نیز مربوط به خود شماست و شما هیچ گاه مسئول اعمال آن ها نخواهید بود”

134 و 141 بقره

4-امت میانه و معتدل با منطق و عقلانیت و به دور از افراط و تفریط در سیاست خارجی و داخلی:

“همان گونه شمارا نیز امت میانه ای قرار دادیم تا برمردم گواه باشید و پیامبر هم برشما گواه.”

143بقره

5- علیرغم برتری اسلام ،به رسمیت شناختن تفاوت ها و تکثرهای دینی در جهان:

“هرطایفه قبله ای داردکه خداوند آن را تعیین کرده است(زیاددرباره ی قبله گفت و گو نکنید)درنیکی ها و اعمال خیر بریکدیگرسبقت جویید،هرجاباشیدخداوند همه ی شماراحاضر میکند،زیرا اوبرهرکاری تواناست.”

148بقره

6-آیا حکم قصاص و یا بخشش آن قابلیت تسری در روابط کشورها دارد؟:

“و برای شما در قصاص حیات و زندگی است ای صاحبان خرد شاید تقوا پیشه کنید.”

179 بقره

7-احترام به توافقات بین المللی وخودداری از روش مرسوم خریدن رای کشورها در سازمان های بین المللی:

“واموال یکدیگر را به باطل در میان خود نخورید و برای خوردن بخشی از اموال مردم به گناه آن را به قضات ندهید درحالی که می دانید(گناه است).”

188 بقره

8-آغازکننده ی جنگ نباشید،آغازگر جنگ در ظاهر و باطن امرنابود می شود:

“ودر راه خدا با کسانی که با شما می جنگند نبرد کنید و از حد تجاوز نکنیدکه خدا تعدی کنندگان را دوست نمی دارد.

190بقره

9-مبنای زیست جهانی، صلح ،آرامش ،آشتی وفعالیت درآن جهت است.،خصومت و جنگ پیروی از گام های شیطان است:

“ای کسانی که ایمان آورده اید همگی در صلح و آشتی درآیید واز گام های شیطان پیروی نکنید که او دشمن آشکار شماست.

“208 بقره

10- منطق مسلمانان(حتی در زمان پیامبر) دگرگونی و تجدیدنظرطلبی در جهان نیست،بلکه ابلاغ و موعظه(با علم،منطق و روشنگری)بدون جدال است،دین الهی فقط با این شیوه رشد می کند:

“اگرباتو به گفت و گو و ستیز برخیزند(باآنها مجادله نکن)وبگو من و پیروانم در برابر خداوند تسلیم شده ایم. و به آنها که اهل کتاب هستند و بیسوادان بگو آیا شما هم تسلیم شده اید.،اگرتسلیم شوند هدایت می یابند،و اگر سرپیچی کنند،برتو تنها ابلاغ است. و خداوند نسبت به بندگان بیناست.”

20 آل عمران

11-ایجادهمگرایی و تفاهم بین کشورهای مسلمان وحتی روابط مومنانه دویا چندجانبه و به کارگیری مشترکات و چشم پوشی از تفاوت ها اولویت اساسی است.

“افراد باایمان نباید به جای مومنان کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنندوهرکس چنین کند هیچ رابطه ای با خدا ندارد.مگراینکه از آن ها بپرهیزید.خداوند شما رااز خود برحذر میدارد و بازگشت به سوی خداست.”

28 آل عمران

12-برتری مسلمانان تنها منوط به ایمان و تقواست.

“وسست نشوید و غمگین نگردید و شما برترید اگر ایمان داشته باشید”

139 آل عمران

13-جهان، وطن همگان(cosmopolitanism) به خصوص مومنان به پروردگاراست.

“کسی که درراه خدا هجرت کندجاهای امن و گسترده ای درزمین می یابد وهرکس به عنوان مهاجرت به سوی خدا وپیامبر او از خانه خود بیرون رود،سپس مرگش فرا رسد،پاداش او بر خداست و خداوند آمرزنده و مهربان است.”

100 نساء

14-لزوم اتخاذ استراتژی عدالت طلبانه با کشورها در هر وضعیتی وفراتر از منافع زودگذر.

“ای کسانی که ایمان آورده اید همواره برای خدا قیام کنید و از روی عدالت گواهی دهید.دشمنی با جمعیتی شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند.عدالت کنید که به پرهیزکاری نزدیکتراست.واز خدا بپرهیزید که از انچه انجام می دهید باخبر است.

“8مائده

15-برتری و حکمرانی واقعی در دنیا با پیامبران و صالحان است،گرچه در ظاهر امر به قدرت سیاسی دست ،نیابند.

“واسماعیل و الیسع و یونس و لوط را برهمه ی جهانیان برتری دادیم.”

86 انعام

16-لزوم پرهیز از فحاشی و دشنام به معبود یا اعتقادات و یا نمادهای سایر کشورها.

“(به معبود)کسانی که غیرخدا را می خوانند دشنام ندهید،مبادا ان ها از روی جهل خدا را دشنام دهند…..

108 انعام.”

17-بی سرانجامی مکر با مردم از سوی سیاستمداران با هر شیوه ای و با هر سیستم سیاسی.

“واین گونه درهر شهر و آبادی بزرگان گناه کاری قرار دادیم. وسرانجام کارشان این شد که به مکر پرداختند.ولی تنها خودشان را فریب می دهند و نمی فهمند.”

123 انعام

18-حکومتداری نزد برخی مردمان تنها مانند بسیاری از شغل ها و کارهای دنیا تنها آزمونی برای آزمودن عده ای از انسان ها است که برخی انسان ها در زمان و مکان رسیدن به قدرت سیاسی چگونه رفتار می کنند،درحالی که هوشیار باشیم که این آزمون است و همگان در خلقت یکسانند.

“و او کسی است که شما را جانشینان خود در زمین ساخت،و درجات برخی از شما را بالاتر از برخی دیگر قرار داد تا شما را به وسیله ی آن چه در اختیارتان قرار داده بیازماید.به یقین پروردگار تو سریع العقاب و آمرزنده ی مهربان است.”

165 انعام

“سپس شما را جانشینان آنها در روی زمین -پس از ایشان- قرار دادیم؛ تا ببینیم شما چگونه عمل می‌کنید! 14 یونس”

19-ایجادهمگرایی و اتحادیه از سوی کشورها به طور کامل و یک پارچه ناممکن خواهد بود،فدرالیسم با لحاظ کردن خودخواهی کشورها به مثابه ی انسان ها متصوراست.دشمنی آدمیان اجتناب ناپذیراست.

“فرمود فرود آیید،درحالی که بعضی ازشما نسبت به بعضی دیگر،دشمن خواهیدبود.و برای شما در زمین قرارگاه و وسیله ی بهره گیری تا زمان معینی خواهدبود.

24 اعراف”

20-زیست جهانی مردمان با گسترش فرهنگ و ادب باید برپایه احترام به ادیان الهی شکل گیرد،هرگونه ساختار کفر و شرک عقوبت دنیوی و اخروی دارد،دربعضی زمان ها سنت الهی تضمین گر این عقوبت هاست.

“این(کیفرکافران)به خاطرآن است که آن ها با خدا و پیامبرش دشمنی ورزیدند و هرکس که با خدا و پیامبرش دشمنی کند(کیفرشدیدی می بیند)و خداوند شدیدالعقاب است.”

13 انفال

21-بهترین استراتژی نبرد، ثبات قدم و خودداری از نزاع داخلی است،نزاع درونی انسان های یک جامعه یا یک قلمرو مسلمانان نابودگر درونی است که سریعا سبب شکست خارجی هم می شود.

“وخدا و پیامبرش را اطاعت نمایید و نزاع نکنید تا سست نشوید و قدرت شما از میان نرود و صبر و استقامت کنید که خدا با استقامت کنندگان است.

46 انفال”

22-رعایت نکردن اخلاق و تواضع در برابر مردم و غرور و خودنمایی در پیروزی شکست را به دنبال دارد.

“و مانند کسانی نباشید که از روی هوس پرستی و غرور و خودنمایی در برابر مردم از سرزمین خود بیرون آمدند. و از راه خدا باز می داشتند و خداوند به آنچه عمل می کنند احاطه دارد.

47 انفال”

23-استراتژی اولیه مسلمانان ترساندن از طریق آمادگی دفاعی است،اما در عین حال باید با انعطاف پذیری در سطح منطقی آمادگی پذیرش صلح را هم داشته باشند.درمان فریب کاری احتمالی را خداوند با تقویت مجدد امت ضمانت می کند.

“هرنیرویی در قدرت دارید برای مقابله با آن ها آماده سازید و اسب های ورزیده تا به وسیله آن دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید و گروه دیگری غیر از این ها را که شما نمی شناسید و خدا آنها را می شناسد و هرچه در راه خدا انفاق کنید،به طور کامل به شما بازگردانده می شود و به شما ستم نخواهدشد.

60 انفال”

“و اگر تمایل به صلح نشان دهند،تو نیز از در صلح درآی و برخدا توکل کن که او شنوا و داناست.

61 انفال

واگر بخواهند تو را فریب دهند،خدا برای تو کافی است.اوهمان کسی است که تو را با یاری خود و مومنان تقویت کرد.

62 انفال”

24-برای فراگیر شدن دین الهی و جذب انسان ها به دین در جامعه ی جهانی شبکه ای فعلی، فصل پذیرش توبه و بازگشت به رحمت خداوند باید اولین اصل نزد قضات حتی فراتر از مجازات ها تبدیل شود،این توصیه مکرر از سوی خداوند خطاب شده است.

سپس خداوند بعد از آن توبه هر کس را بخواهد می پذیرد و خداوند آمرزنده و مهربان است.

مربوط به روز حنین.27 توبه

25-ایجاد عدالت باید هدف نهایی هر حکومت باشد.

“و ای قوم من! پیمانه و وزن را با عدالت، تمام دهید! و بر اشیاء (و اجناس) مردم، عیب نگذارید؛ و از حق آنان نکاهید! و در زمین به فساد نکوشید!

85 هود”

26-اختلاف ذات زندگی است،هیچ گاه نمی توان به یکپارچگی در روابط بین الملل دست یافت،ایدئالیسم ویاهمگرایی مطلق دست نیافتنی است.عرصه بین الملل همواره محل تصادف اندیشه هاست.

“و اگر پروردگارت می‌خواست، همه مردم را یک امّت (بدون هیچ گونه اختلاف) قرار می‌داد؛ ولی آنها همواره مختلفند

118 هود”

27-آنچه در دنیا حاکم به ظلم حکم می کند و عامل و کارگزار بنا به اطاعت می پذیرد از دیدگاه خداوند پذیرفتنی نیست.هرکس به هر قیمتی موظف به مقابله با ظلم است.

“و (در قیامت)، همه آنها در برابر خدا ظاهر می‌شوند؛ در این هنگام، ضعفا [= دنباله‌روان نادان‌] به مستکبران (و رهبران گمراه) می‌گویند: ما پیروان شما بودیم! آیا (اکنون که بخاطر پیروی از شما گرفتار مجازات الهی شده‌ایم،( شما حاضرید سهمی از عذاب الهی را بپذیرید و از ما بردارید؟» آنها می‌گویند: «اگر خدا ما را هدایت کرده بود، ما نیز شما را هدایت می‌کردیم! (ولی کار از اینها گذشته است،) چه بیتابی کنیم و چه شکیبایی، تفاوتی برای ما ندارد؛ راه گریزی برای ما نیست!»

21 ابراهیم”

28-هرتمدن یا هر کشور و آینده ی هر زمامداری بستگی به زمان مقرری دارد که خداوند تعیین کرده است،تعیین زمان بستگی به مولفه های گوناگون فیزیکی و معنوی دارد که شناخت کامل آن از عهده ی بشر خارج است.اماملاک پیروزی و کامروایی اقوام در فرمول تقوا به شکل جمعی نهفته است.

“ما اهل هیچ شهر و دیاری را هلاک نکردیم مگر اینکه اجل معیّن (و زمان تغییر ناپذیری) داشتند!

4حجر”

“هیچ گروهی از اجل خود پیشی نمی‌گیرد؛ و از آن عقب نخواهد افتاد!”

5 حجر

“و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان می‌آوردند و تقوا پیشه می‌کردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها می‌گشودیم؛ ولی (آنها حق را) تکذیب کردند؛ ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم.

“96اعراف

29-منطق افراطیون همه ادیان درباره ی رسالت حفظ دین خدا در طول تاریخ (به ویژه خوارج دیروز و القاعده و طالبان امروزی) محکوم است،خداوند کتاب وکعبه و دین را خود حفظ خواهد کرد و نیازی به بشر ناتوان از اداره ی خود ندارد.

“ما قرآن را نازل کردیم؛ و ما بطور قطع نگهدار آنیم!

“9حجر

30- درباره ی رفع نابرابری در جهان آن چه از مفاد آیه بر می آیددرهر سیستم اقتصادی از کلاسیک تا نئوکلاسیک، اگر مبنای رضایت،عدالت و انصاف بین طرفین داد و ستد حاکم باشد،موجب ایجاد ثروت و سرمایه ی مشروع می گردد،تا این مرحله مشکل خاصی در تامین ثروت بر مبنای کار و مالکیت خصوصی وجود ندارد،اما زمانی تذکر خداوند شروع می شود که بخش هایی از ثروت در منطقه ی محل تبادل سرمایه ها، تجمیع می شوند،بدون آنکه سودمندی و کارایی خاص برای آدمیان داشته باشد و یا بعضا اسراف می گردد،از اینجاست که فرمول اقتصادی اسلام بخشی از آن ثروت متمرکز و مازاد را سهم ناتوانانی می داند که توانایی و استعداد لازم را در کسب ثروت ندارند و این انفاق-البته با رضایت صاحبان ثروت،زیرا درآن نیز آزمونی هست-فرمول رفع نابرابری جهانی است.البته با توجه به حرص و زیاده طلبی آدمیان ،فائق آمدن برحس مالکیت خودخواهانه ی فردی و بخشش با هدف جلب رضایت خدا تضمین کننده ی آخرت است،البته استدلال صاحبان ثروت در طول تاریخ آن بوده است که مداوم توانایی و قدرت خود را در کسب ثروت به رخ کشیده اندو نگاه به طبقه ی ناتوان برایشان مهم نبوده است،البته با استثنائات مومنان .این مرز بین سرمایه داری و اسلام است.لذا دستورالعمل اقتصادی قرآن برای رفع فقر در جهان انفاق ثروت های متمرکز شده از سوی صاحبان ثروت (در هر درجه ای و هر امکاناتی) است،بسیاری از انسان ها اموال زیادی را می اندوزند که هیچ گاه نیازی به آن ندارند.فرمولی که به ندرت از سوی مکاتب اقتصادی به آن توجه شده است.

“خداوند بعضی از شما را بر بعضی دیگر از نظر روزی برتری داد (چرا که استعدادها و تلاشهایتان متفاوت است)! اما آنها که برتری داده شده‌اند، حاضر نیستند از روزی خود به بردگانشان بدهند و همگی در آن مساوی گردند؛ آیا آنان نعمت خدا را انکار می‌نمایند (که شکر او را ادا نمی‌کنند)؟! 71 نحل

“ای کسانی که ایمان آورده‌اید! بسیاری از دانشمندان (اهل کتاب) و راهبان، اموال مردم را بباطل می‌خورند، و (آنان را) از راه خدا بازمی‌دارند! و کسانی که طلا و نقره را گنجینه (و ذخیره و پنهان) می‌سازند، و در راه خدا انفاق نمی‌کنند، به مجازات دردناکی بشارت ده!

“در آن روز که آن را در آتش جهنم، گرم و سوزان کرده، و با آن صورتها و پهلوها و پشتهایشان را داغ می‌کنند؛ (و به آنها می‌گویند): این همان چیزی است که برای خود اندوختید (و گنجینه ساختید)! پس بچشید چیزی را که برای خود می‌اندوختید!

34و35 توبه

31-منطق افراطیون در دعوت به دین در جهان با حداقل و یا حداکثر خشونت یکسره محکوم و با طبع و فطرت بشر ناسازگار است.

“با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسی بهتر می‌داند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایت‌یافتگان داناتر است. 125 نحل”

32-آیا می توان آیه اجازه ی ورود به منازل را در سطح بین الملل به کشورها تسری داد ؟ تفسیر این آیه گسترده است.

“ای کسانی که ایمان آورده‌اید! در خانه‌هایی غیر از خانه خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید؛ این برای شما بهتر است؛ شاید متذکّر شوید!

و اگر کسی را در آن نیافتید، وارد نشوید تا به شما اجازه داده شود؛ و اگر گفته شد: بازگردید!» بازگردید؛ این برای شما پاکیزه‌تر است؛ و خداوند به آنچه انجام می‌دهید آگاه است!

“27 و28 نور

33-شایستگان حکمرانان واقعی زمین هستند و با حضور آن هاست که مردم امنیت و آرامش می گیرند،پس فلسفه ی راستین حکومت ابتدا ایجاد عدالت و سپس ایجاد آرامش و امنیت برای همگان است،هرامری که آرامش را از مردم بگیرد مذموم و محکوم است.

“خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید؛ و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‌دار خواهد ساخت؛ و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل می‌کند، آنچنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت. و کسانی که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند”. 55نور

34-برتری جویی حکمرانان در زمین و تقسیم بندی مصنوعی قبایل و مردم با هر شیوه ای قطعا به اجبار ممکن نخواهد بود،برخی مرزهای مصنوعی در تفسیم کشورها ممکن است در کوتاه مدت کاربرد داشته باشد و در نهایت مردم و فرهنگ آن ها تعیین کننده است.

“فرعون در زمین برتری‌جویی کرد، و اهل آن را به گروه‌های مختلفی تقسیم نمود؛ گروهی را به ضعف و ناتوانی می‌کشاند، پسرانشان را سر می‌برید و زنانشان را (برای کنیزی و خدمت) زنده نگه می‌داشت؛ او به یقین از مفسدان بود! 4قصص”

35-یکی از گناهانی که نزدیک به13بار ماجرای آن به تفصیل یا اجمال در سوره ها تکرار شده همجنس گرایان قوم لوط هستند،آیا این تاکید مبنی بر زشت و ناپسند بودن این عمل هشدار بر انسان نیست که هرتمدنی که این امر را رایج و حتی قانونی کند طبق سنت الهی راه فروپاشی را طی می کند؟قطعا این گونه است.

“و لوط را فرستادیم هنگامی که به قوم خود گفت: «شما عمل بسیار زشتی انجام می‌دهید که هیچ یک از مردم جهان پیش از شما آن را انجام نداده است!

آیا شما به سراغ مردان می‌روید و راه (تداوم نسل انسان) را قطع می‌کنید و در مجلستان اعمال ناپسند انجام می‌دهید؟! «اما پاسخ قومش جز این نبود که گفتند:» اگر راست می‌گویی عذاب الهی را برای ما بیاور!

(لوط) عرض کرد: «پروردگارا! مرا در برابر این قوم تبهکار یاری فرما!»

28و29و30 عنکبوت”

و از این آبادی نشانه روشنی (و درس عبرتی) برای کسانی که می‌اندیشند باقی گذاردیم!

35 عنکبوت

36-قطعا تکذیب کردن خداوند و شرک و ظلم نابودگر هر تمدن یا کشورخواهدشد.نیرومندی و ثروت هرکشورمعیار ماندگاری نیست.

“آیا در زمین گردش نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که قبل از آنان بودند چگونه بود؟! آنها نیرومندتر از اینان بودند، و زمین را (برای زراعت و آبادی)بیش از اینان دگرگون ساختند و آباد کردند، و پیامبرانشان با دلایل روشن به سراغشان آمدند (امّا آنها انکار کردند و کیفر خود را دیدند)؛ خداوند هرگز به آنان ستم نکرد، آنها به خودشان ستم می‌کردند!

9روم”

37-هر صلح یا مذاکره ای نزد مسلمانان باید از موضعی برابر و با عزت انجام شود.

“پس هرگز سست نشوید و (دشمنان را) به صلح (ذلّت‌بار) دعوت نکنید در حالی که شما برترید، و خداوند با شماست و چیزی از (ثواب) اعمالتان را کم نمی‌کند!

35 محمد”

38-استراتژی انعطاف پذیری در روابط بین جوامع مسلمان

و هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتی دهید؛ و اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کند، با گروه متجاوز پیکار کنید تا به فرمان خدا بازگردد؛ و هرگاه بازگشت (و زمینه صلح فراهم شد)، در میان آن دو به عدالت صلح برقرار سازید؛ و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت پیشگان را دوست می‌دارد. حجرات”9

39- در زمان پیامبر خداوند از دیپلماسی پنهان نهی کرده است ،زیرا این نوع دیپلماسی پنهان از سوی لایه هایی ار اجتماع برابر منطق خداوند آسیب رساندن به کل مسلمانان خواهدشدودر جامعه ی شبکه ای فعلی نیز دولت ها به لحاظ نمایندگی منافع عمومی حق انجام این رویه را ندارند و هر نوع دیپلماسی باید در چهارچوب منافع کشورو با آگاهی همگان نمایندگی شود.

“ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار محبّت می‌کنید، در حالی که آنها به آنچه از حقّ برای شما آمده کافر شده‌اند و رسول اللّه و شما را به خاطر ایمان به خداوندی که پروردگار همه شماست از شهر و دیارتان بیرون می‌رانند؛ اگر شما برای جهاد در راه من و جلب خشنودیم هجرت کرده‌اید؛ (پیوند دوستی با آنان برقرار نسازید!) شما مخفیانه با آنها رابطه دوستی برقرار می‌کنید در حالی که من به آنچه پنهان یا آشکار می‌سازید از همه داناترم! و هر کس از شما چنین کاری کند، از راه راست گمراه شده است!

اگر آنها بر شما مسلّط شوند، دشمنانتان خواهند بود و دست و زبان خود را به بدی کردن نسبت به شما می‌گشایند، و دوست دارند شما به کفر بازگردید!

1و 2 ممتحنه”

40-در لزوم انعطاف در سیاست خارجی و رعایت عدالت.این اصل مستمر با گذشت زمان و نسل ها همواره قابل استناد است.با گذر زمان و تغییر نسل ها ممکن است پیکاری در این باره بین گروه ها انجام نشود،اما عدالت کانون مرکزی است.

خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی “نمی‌کند؛ چرا که خداوند عدالت‌پیشگان را دوست دارد.

تنها شما را از دوستی و رابطه با کسانی نهی می‌کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند یا به بیرون‌راندن شما کمک کردند و هر کس با آنان رابطه دوستی داشته باشد ظالم و ستمگر است!

8و9 ممتحنه
41-در منطق پروردگار حتی سخن گفتن بار ضمانت اجرا و عمل دارد.این منطق در روابط بین الملل نیز می تواند جاری باشد،سیاستمداران باید در اظهار نظرها در داخل و در مسائل خارجی از آن چه ناتوان در اجرای آن هستند به شدت پرهیز نمایند.سخن مسولیت آور است.

“ای کسانی که ایمان آورده‌اید! چرا سخنی می‌گویید که عمل نمی‌کنید؟!

نزد خدا بسیار موجب خشم است که سخنی بگویید که عمل نمی‌کنید!

2و3 صف”
منبع:
قرآن کریم



مطالب مرتبط