دانلود مقاله فرار مغزها

Paper brain drain

دانلود مقاله فرار مغزها

معضل فرار مغزها یک معضل بسیار نگران کننده است .و دارای اثرات زیانبار و تاسف‎ ‎آور ، و متاسفانه در کشور های ‏جهان سوم خصوصا ایران آمار مهاجرت نخبگان روز به روز‎ ‎در حال افزایش است‎.
فرار مغزها فرآیندی است که بر محمل یک رابطه نامتعادل بین‎ ‎کشور های صنعتی پیشرفته و کشورهای کمتر ‏توسعه یافته جهان سوم شکل می گیرد.و طی آن‎ ‎نیروی انسانی پرورده و نخبه از کشورها کمتر توسعه یافته به ‏کشورهای صنعتی ثروتمند‎ ‎توسعه یافته تر منتقل می شود.و نتیجه نهایی این فرایند به سود خالص کشورهای ‏صنعتی و‎ ‎زیان خالص کشورهای جهان سوم است‎.
اصطلاح فرار مغزها را برای نخستین بار انگلیسی‎ ‎ها به کار بردند.فرار مغزها ریشه در روابط تاریخی آمریکا و ‏انگلستان داشت.و بیانگر‎ ‎انگیزش مهندس ها و پزشکان انگلیسی برای مهاجرت به آمریکا،با هدف کسب درآمد بیشتر ‏و‎ ‎دستیابی به محیط کار مناسبتر در کوچ گاه بوده است.یادآوری می کنم که مفهوم این واژه‎ ‎در بیشتر زبان های ‏اروپایی گویای معنای به سوی خود کشیدن و جذب مغزهای پرورده است‎ .‎در حالی که معادل فارسی این اصطلاح ‏،مفهوم فرار کردن و دفع را با خود دارد.و برخی‎ ‎از نویسندگان مصری با عبارت دزدی مغرها از آن نام می ‏برند.بنابراین با این که کوچ‎ ‎نیروی انسانی ورزیده و پرورده از جایی به جای دیگر واقعیت واحدی است.تحلیل گران‎ ‎ساکن مناطق توسعه یافته و قدرتمند ،این حرکت را جذب به درون مرزهای خود تلقی می‎ ‎کنند.و صاحبنظران ‏ساکن در کشورهای موسوم به جهان سوم و کمتر توسعه یافته ،آن را‎ ‎نوعی دفع از اقامتگاه خود می دانند‎.
پیشینه بحث در مورد فرار مغزها درمنابع و‎ ‎مراجع بین المللی به دهه ۱۹۶۰ می رسد که نخست به طور موردی ‏مفاله هایی درنشریات‎ ‎علمی انتشاریافت ..نخستین گردهمایی بین المللی در این باره در سال ۱۹۶۷ به وسیله‎ ‎مرکز ‏پژوهشهای ارویائیان و کمیسیون مشورتی ایالات متحده درباره امور آموزشی و‎ ‎اجتماعی بین المللی در لوزان ‏سوئیس برگزار شد.در این کنفرانس که دانشمندان و صاحب‎ ‎نظران ده کشور از سراسر جهان شرکت داشتند ،به ‏موضوع فرار مغزها زیر عنوان ‹‹ فرار‎ ‎ماده خاکستری›› به بحث کشیده شد.و به صدور اعلامیه ای انجامید.که شامل ‏دیدگاههای‎ ‎کنفرانس در هشت ماده بود. از آن پس فرار مغزها مورد توجه بیشتر سازمان ملل قرار‎ ‎گرفت و به صورت ‏یک موضوع عمده مورد بررسی قرار گرفت.در سال ۱۹۶۸ کنفرانسی به‎ ‎سرپرستی یونسکو و موسسه کارآموزی و ‏پژوهش سازمان ملل متحد ترتیب داده شد که‎ ‎نمایندگان عضو سازمان ملل در آن شرکت داشتند.در این کنفرانس ‏درباره راه های جلوگیری‎ ‎از فرار مغزها بحث شد‎.

در ایران از دهه ۱۹۶۰ میلادی مطابق با دهه ۱۳۴۰ هجری شمسی‎ ‎،مطالعه در باره این موضوع آغاز گردید‎.
در ایران دو عامل عمده را که مى توان از‎ ‎جمله عوامل فرار مغزها نام برد عبارتند از : الف- عوامل خارجى: که مى ‏توان به توسعه‎ ‎فناورى، مهیا بودن ابزار تحقیق و پژوهش در کشورها، عدم تعادل نیروى انسانى و‎… ‎اشاره کرد. ب- ‏عوامل داخلى: این عامل به عنوان پدیده اصلى فرار مغزها است که خود‎ ‎شامل چند دسته همچون موارد زیر است: ‏‏۱- مسائل و مشکلات فرهنگى و آموزشى ۲ – فقدان‎ ‎توسعه سیاسى ۳ – فساد ادارى و سوءمدیریت ۴- فقدان ‏توسعه اقتصادى‎
و به عامل دیگری‎ ‎که می توان اشاره کرد بی توجهی مسئولا ن کشور به افراد نخبه و مدال آورمی باشد.به‎ ‎عنوان ‏مثال می توان اشاره کرد به توجهی که مسئولان به امر ورزش و ورزشکاران دارند‎ .‎اگر این توجه به افراد علمی ‏کشور نیز می شد شاید فرار مغزها کمتر می شد.همانگونه‎ ‎که شاهد هستید .وقتی یک ورزشکار در صحنه جهانی ‏مدال می آورد به او جوایز میلیونی ،‎ ‎خانه و امکانات ،می دهند . مراسم های انچنانی می گیرند.در حالی که وقتی ‏یک دانشجو‎ ‎یا دانش آموز در صحنه جهانی مدال می آورد تنها با دادن چند سکه از او تشکر می کنند‎ .‎و دیگر این ‏شخص به فراموشی سپرده می شود.درست است که برخی از افراد می گویند‎ ‎ورزشکار همه به نوبه خود نخبه ‏ورزشی است .اما این ورزشکار فقط چند صباحی می تواند‎ ‎در عرصه بدرخشد ودر حالی که اگر به یک شخصیت ‏علمی توجه بیشتر شود تا پایان عمر خود‎ ‎در راه علم تلاش می کند و روز به روز اختراعات و کشفیات جدید از خود ‏به جای‎ ‎میگذارد.و دیگران در آینده نیز استفاده خواهند کرد.همانند خدمات ابن سینا و رازی و‎ ‎سایر دانشمندان که ‏هر روز ار آنها به نیکی یاد می شود.و اکثر کشفیات امروزی برگرفته‎ ‎از دانش آنهاست‎.
شایان ذکر است .تجلیل از نخبگان هر فنی لازم و مورد نیاز است‎ .‎پس چه بهتر به نخبگان علمی و فنی توجه بیشتر ‏شود.تا راه مهاجرت را در پیش‎ ‎نگیرند‎
یکى دیگر از عوامل فرار مغزها در کشور، توجه به مسائل مادى در مقایسه با‎ ‎سایر مسائل است که انسان ها و افراد را ‏فراموش کنیم و تصور مى کنیم هرکس ماشین و‎ ‎ابزارآلات فناورى در اختیار داشت خوشبخت است، در حالى که به ‏عکس، هرچه پیشرفته تر‎ ‎باشد باید نقش عوامل انسانى در آن مهم تر، برجسته تر و بیشتر باشد، مثلاً نقش انسان‎ ‎در ژاپن ۸۰درصد است ولى نقش انسان در کشور ما کمرنگ است به طورى که بیشترین دغدغه‎ ‎کشور ما خارج ‏نکردن ارز از کشور است. در حالى که ما هیچ توجهى به فرار مغزها نداریم‎ ‎به نظر مى رسد همین تغییر نگرش ‏نسبت به افراد انسانى و توسعه انسانى در فرایند‎ ‎توسعه، عامل مهمى در کاهش پدیده فرار مغزها است. با یک نگاه ‏اجمالى به آمار و ارقام‎ ‎مربوط به پدیده فرار مغزها، پیامدهاى بسیار ناگوار آن غیرقابل تصور مى نماید از‎ ‎یکسو ‏کشورهاى صنعتى و به اصطلاح مقصد قرار دارند که عامل مهم در جذب نخبگان کشورها‎ ‎به شمار مى روند و منبع ‏مهمى براى جذب نخبگان، از سوى دیگر کشورهاى مبدأ و جهان سوم‎ ‎قرار دارند که همه سرمایه و هستى خود را ‏تقدیم بیگانگان مى کنند با نگاهى به آمار و‎ ‎ارقام این معضل بیشتر آشکار مى شود در حال حاضر بیش از ۱۵۰ ‏هزار نفر مهندس و پزشک‎ ‎ایرانى در آمریکا زندگى مى کنند و تمام ورودى هاى با رتبه دو رقمى کنکور سراسرى‎ ‎دانشگاه هاى کشور، هرسال از بهترین دانشگاه هاى جهان دعوتنامه دریافت مى کنند و‎ ‎قریب نود نفر از ۱۳۵ دانش ‏آموزى که در چند سال اخیر در المپیادهاى علمى صاحب مقام‎ ‎شده اند در یکى از بهترین دانشگاه هاى آمریکا به ‏تحصیل مشغول هستند. براساس سرشمارى‎ ۱۹۹۰ ‎آمریکا قریب ۲۲۰ هزار نفر خود را ایرانى تبار معرفى کرده اند ‏که ۷۷درصد آنان‎ ‎داراى تحصیلات دانشگاهى هستند. براساس آمار ارائه شده تنها ۱۸۲۶ ایرانى عضو هیات‎ ‎علمى ‏تمام وقت و رسمى در دانشگاه هاى آمریکا و کانادا به تدریس مشغول هستند که به‎ ‎احتساب استادان نیمه وقت به ‏حدود ۵ هزار نفر مى رسند در حالى که در سال ۷۳ تعداد‎ ‎استادان و دانشیاران شاغل در ایران ۱۵۰۰ نفر بوده که ‏در سال ۱۳۷۵ به ۲۲۰ نفر رسیده‎ ‎و تعداد استادیاران نیز ۶ هزار نفر بوده است. زیان کشور ما از صادرات مغز، بالغ ‏بر‎ ۳۸ ‎میلیارد دلار برآورد شده در حالى که درآمد سالیانه کشور از محل صادرات نفت قریب‎ ۱۲ ‎میلیارد دلار اعلام ‏شده است‎.
بر اساس یک سری آمار و ارقام رسمی قریب ۳ میلیون‎ ‎نفر از ایرانیان به صورت مهاجر در ۲۰ کشور مهم جهان ‏پراکنده اند که به ترتیب در‎ ‎آمریکا، کانادا، انگلیس، آلمان، فرانسه، سوئد، استرالیا، اتریش، ایتالیا، یونان،‎ ‎بلژیک، نروژ ‏و … سکونت دارند. همچنین در خصوص وضعیت اقتصادى مهاجران خارجى، به‎ ‎ویژه ایرانیان مقیم آمریکا آمده است ‏آخرین آمارى که اداره آمار آمریکا در سرشمارى‎ ۱۰ ‎سال پیش ارائه داده نشان مى دهد که ۴۶ درصد مهاجران ‏خارجى ایرانى داراى مدرک‎ ‎لیسانس و بالاتر هستند و ۳۲ درصد در رده هاى بالاى علمى و حرفه اى و ۲۲ درصد ‏صاحبان‎ ‎شرکت هاى بزرگ تجارى، کارخانه هاى صنعتى، بیمارستان و ورزشگاه هستند و میانگین‎ ‎درآمد مهاجران ‏ایرانى ۵۵ هزار دلار و میانگین درآمد شهروندان آمریکا ۳۵ هزار دلار‎ ‎است است‎.
هر چند تاکنون را حل اساسی جهت جلوگیری از فرار مغزها ارائه نشده اما‎ ‎برخی از کارشناسان را حلهایی را ارائه ‏داده اند که عبارتند‎:
اولین راه حل‎ ‎جلوگیری از خروج نخبگان و تحصیلکردگان است که در برخی کشورها اجرا شده و روش شکست‎ ‎خورده ای است و………..

علل فرار مغز ها ‏
فرار مغزها پدیده کهنی است که از دیرباز تاکنون به گونه های وسیع و چشمگیرگریبان گیر کشورهای ‏جهان سوم شده است. این پدیده ای بسیار پیچیده است که مساله مهاجرت نخبگان ، فرار مغزها و شکار ‏مغزها را شامل می شود و هر کدام از این موارد مکانیزم ها و سازوکارهای خاصی دارند. فرار مغزها ‏فرآیندی است که بر محمل یک رابطه نامتعادل بین کشور های صنعتی پیشرفته و کشورهای کمتر توسعه ‏یافته جهان سوم شکل می گیرد و طی آن نیروی انسانی پرورده و نخبه از کشورهای کمتر توسعه یافته به ‏کشورهای صنعتی ثروتمند توسعه یافته ترمهاجرت می کنند.
فرار مغز ها در بیشتر زبان های اروپایی به معنای به سوی خود کشیدن و جذب مغزهای پرورده است در ‏حالی که معادل فارسی این اصطلاح، مفهوم فرار کردن و دفع را با خود دارد و برخی از نویسندگان مصری ‏با عبارت دزدی مغرها از آن نام می برند. بنابراین با این که کوچ نیروی انسانی ورزیده و پرورده از جایی به ‏جای دیگر واقعیت واحدی است تحلیل گران ساکن مناطق توسعه یافته و قدرتمند، این حرکت را جذب ‏به درون مرزهای خود تلقی می کنند در حالی که صاحب نظران ساکن در کشورهای موسوم به جهان سوم ‏و کمتر توسعه یافته، آن را نوعی دفع از اقامتگاه خود می دانند.
پیشینه بحث در مورد فرار مغزها درمنابع و مراجع بین المللی به دهه ۱۹۶۰برمی گردد که نخست به طور ‏موردی مفاله هایی درنشریات علمی انتشاریافت. نخستین گردهمایی بین المللی در این باره در سال ‏‏۱۹۶۷ توسط مرکز پژوهش های ارویائیان و کمیسیون مشورتی ایالات متحده درباره امور آموزشی و ‏اجتماعی بین المللی در لوزان سوئیس برگزار شد. در این کنفرانس که دانشمندان و صاحب نظران ده ‏کشور از سراسر جهان شرکت داشتند ،به موضوع فرار مغزهاتحت عنوان «« فرار ماده خاکستری»» بحث ‏کردند که به صدور اعلامیه ای انجامید که شامل دیدگاه های کنفرانس در هشت ماده بود. ازآن پس فرار ‏مغزها مورد توجه بیشتر سازمان ملل قرار گرفت و به صورت یک موضوع عمده مورد بررسی قرار گرفت.در ‏سال ۱۹۶۸ کنفرانسی به سرپرستی یونسکو و موسسه کارآموزی و پژوهش سازمان ملل متحد ترتیب داده ‏شدکه نمایندگان عضو سازمان ملل در آن شرکت داشتند.در این کنفرانس درباره راه های جلوگیری از فرار ‏مغزها بحث شد.
در ایران نیز از دهه ۱۹۶۰ میلادی مطابق با دهه ۱۳۴۰ هجری شمسی، مطالعه در باره این موضوع آغاز ‏گردید.
امروزه نیروی انسانی، یکی از پیش زمینه های توسعه همه جانبه است و نیروی انسانی متخصص و تحصیل ‏کرده به موتور محرکه جامعه قلمداد می شود. بنابراین از دست دادن این نیروها به مفهوم از دست دادن ‏سرمایه های اصلی کشور است; یا به عبارتی دیگر، امروزه سرمایه انسانی ازمهمترین ابزارهای توسعه است ‏و توسعه معطوف به حفظ سرمایه انسانی است. در قرن بیست و یکم تجارت مختص کالاهای اقتصادی ‏نیست و مغزها را به عنوان یک کالای استراتژیک و قابل معامله در برمی گیرد.
در مطالعه پدیده مهاجرت مغزها در کشورهای جهان سوم ، سرمایه اصلی کشورهای در حال توسعه که ‏نیروی انسانی متخصص است به بهایی ارزان در اختیار کشورهای توسعه یافته قرار می گیرد و هر ساله ‏میلیاردها دلار از طریق مهاجرت مغزها از دست می رود. در محاسبات اقتصادی کشورهای صنعتی، جذب ‏هر فرد تحصیل کرده با مدرک کارشناسی ارشد یا دکتری از کشورهای جهان سوم یک میلیون دلار سود ‏عاید آنها می کند، بدین ترتیب ملاحظه می شود که کشورهای جهان سوم علی رغم دارا بودن ۸۰ درصد ‏جمعیت جهان تنها ۲۰ درصد درآمد جهان و ۱۰ درصد توان علمی جهان را در اختیار دارند.
در جهان کنونی صنعت و تکنولوژی، زیربنای اقتصاد جدید می باشد و پایه گذاری جامعه پیشرفته، بدون ‏تکنولوژی امکانپذیر نیست. کشاورزی، بهداشت، مسکن و بالاتر از همه، دفاع ملی، به طور اساسی به ‏تکنولوژی وابسته است و بدون عنایت کافی به آن، استقلال اقتصادی محال است. یکی از مهمترین ابعاد ‏رسیدن به آن توانایی ها و مهارت های انسان می باشد که در واقع به عنوان عامل کلیدی مطرح است. در ‏فرهنگ لغات بین المللی، نیروهای انسانی متخصص و ماهر، همان مغزهای متفکر یک کشور هستندکه در ‏برگیرنده افراد دانشمند، مخترع، مبتکر، و سایر افرادی می باشد که از سطح دانش بالایی برخوردار هستند. ‏این نیروها دارای نقش ویژهای هستند لذا معمولا اهمیت و ارزش وجود افراد متخصص و فارغ التحصیلان ‏دانشگاه های یک کشور را با منابع زیرزمینی و کشاورزی آن مقایسه می کنند. میتوان اذعان داشت که از ‏جمله مشکلات بزرگی که در طی سال های پس از جنگ جهانی دوم گریبانگیر بخش عظیمی از کشورها ‏به خصوص ممالک جهان سوم شده است و مانع بزرگی در راه پیشرفت و توسعه این کشورها بوجود آورده ‏است، آن است که قدرت های صنعتی بعد از تسلط بر منابع طبیعی ملل دیگر، غارت سرمایه های انسانی ‏آنها را مد نظر قرار داده اند. پیشرفت های عظیم و چشمگیر علمی در جهان توسعه یافته و موفقیت هایی ‏که آنها در سایه وجود مغزهای متفکر کسب کرده اند از یک سو، و اشتیاق نسل جوان به کسب دانش، ‏همراه با کمبود امکانات و وسائل لازم در وطن از سوی دیگر، این روند را شدت بخشیده است.
متاسفانه کشورهای در حال توسعه، در داخل مرزهای جغرافیایی خود از آنچنان توان علمی لازم برای ‏پاسخگویی به نیازها و تربیت کادر دانشمند که متناسب با پیشرفت علم و تکنولوژی روز باشد، برخوردار ‏نیستند. از سوی دیگر، جوانان مشتاق فراگیری دانش، به این امید که پس از خاتمه تحصیل به کشور ‏بازگشته و تخصص خود را وقف رشد و تعالی مردم خویش نمایند به کشورهای خارج هجرت میکنند اما ‏کشورهای مقصد که سال ها در استفاده از نیروهای کارآمد تجربیاتی به دست آورده اند، برای جذب هر چه ‏بیشتر این نیروها، شیوه های متنوعی را به کار می برند. آنها تا حدی قابل توجه، موفق شده اندکه تقریبا ‏بدون هیچ گونه سرمایه گذاری، نیروهای متفکر را از ورای مرزهای خود، به سوی خویش جلب نمایند.
امروزه به این نکته توجه شده است که پیشرفت و افزایش پتانسیل علمی در کشور، همان قدر ارزشمند ‏است که منابع معدنی و کشاورزی، لذا اگر این باور وجود دارد که توسعه اقتصادی علاوه بر، جنبه های ‏کمی و مادی، دارای بعد کیفی نیز می باشد، بایستی جریان های خروج سرمایه های فکری و مغزها از ‏داخل و تبدیل آنها به جریانات انباشت سرمایه مولد در درون را مورد توجه قرار داد. به این ترتیب می توان ‏ادعا کرد که عامل نیروی انسانی متخصص و ماهر است که باعث پیشرفت سازمانها یا کشورها و بهره وری ‏بهینه از امکانات و منابع کشورها می شود. زیرا مدیر و مدبر است و می تواند منابع دیگر از قبیل منابع ‏معدنی و زیرزمینی، منابع مالی، سرمایه ای و پولی، تجهیزات و ماشین آلات و یا ابزار تولید و اطلاعاتی را ‏به کار گیرد. سرمایه نیروی انسانی دانشگاهی و متخصص، تنها سرمایه ای است که نمی توان مانند منابع ‏فیزیکی دیگر، مقدار دقیق پولی آن را محاسبه کرد. بنابراین، زیان های ناشی از مهاجرت نخبگان شامل دو ‏نوع زیان های بالفعل و بالقوه است.
طبق یک برآورد، فقط سرمایه ایرانیان مقیم خارج در حدود ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ میلیارد دلار است که این رقم ‏حدودا معادل سی سال صدور کالاهای نفتی و غیرنفتی ایران با قیمت بالا است. تحقیقات یک پژوهشگر ‏ایرانی که در دانشگاه ‏MIT‏ آمریکا تدریس می  کند، نشان می دهد که بیش از درصد از ایرانیان مقیم ‏کشور آمریکا دارای مدارک تخصصی یا فوق تخصصی هستند. یعنی از سه میلیون مهاجر نزدیک به ۵٫۱ ‏میلیون آن دارای مدرک تحصیلی ویژه اند.
نخبگاتی که جذب فضای بین المللی شده اند در فرایند تولیدی آن فضاها شرکت خواهند جست و توانایی ‏ها و دانش و مهارت های خود را در اختیار آنها خواهند گذاشت و به تولیدات آنان کمک موثر خواهند ‏کرد. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که ستاده های آن فضا را افزایش خواهد داد و تاثیر مثبت بر رشد ‏اقتصادی کشورهای مقصد خواهند گذاشت. برعکس، در فضای ملی به علت کاهش جریان تولید، کمبود ‏کالا مشهود بوده، به ناچار باید برای رفع نیاز به دیگر کشورها رجوع کرد و واردات کشور بدینسان افزایش ‏یافته و بر تراز پرداختها تاثیر سو» خواهد گذاشت. بنابراین، گفته می شود که: “… فرار مغزها که خود از ‏جهتی معلول عدم توسعه اقتصادی و فقدان وسائل تحقیق و مطالعه در یک جامعه است، از جهت دیگر ‏موجب کندی پیشرفت امور اجتماعی در همان جامعه می شود و بدین عرتیب علت و معلول اثر متقابل در ‏یکدیگر کرده و به اصطلاح دایره معیوبی به وجود می آورند که متوقف ساختن آن اشکالات بسیاری در بر ‏دارد. ‏


فرمت فایل: WORD

تعداد صفحات: 120

پس از ثبت دکمه خرید و تکمیل فرم خرید به درگاه بانکی متصل خواهید شد که پس از پرداخت موفق بانکی و بازگشت به همین صفحه می توانید فایل مورد نظر خورد را دانلود کنید. در ضمن لینک فایل خریداری شده به ایمیل شما نیز ارسال خواهد شد. لینک دانلود فایل به مدت 48 ساعت فعال خواهد بود.


مطالب مرتبط