دانلود مقاله عوامل بزهکاری جوانان

Articles causes of juvenile delinquency

دانلود مقاله عوامل بزهکاری جوانان

پیشگفتار :‏
‏«افتتاح یک مدرسه معادل بستن یک زندان می‌باشد» ویکتور هوگو
مسئله بررسی علمی بزهکاری سالهاست مورد توجه ‏دانشمندان قرار گرفته است. متخصصان رشته‌های مختلف ‏خاصه روانشناسان، جامعه‌شناسان، پزشکان، حقوقدانان ‏و مربیان هر یک از دریچه‌ای به بررسی این مسئله ‏همت گمارده‌اند.‏
‏ حاصل این کوششها و تلاشها اگر از یکسو کمک به ‏روشن کردن این مسئله است از سوی دیگر نشان دهنده ‏معضلات و پیچیدگیهای شناخت اعمالی است که با ‏عناوین و اصطلاحات حقوقی مشخص می‌شود ولی بر اثر ‏عوامل گوناگون بروز می‌کنند واز انگیزه‌های متفاوت ‏و در بسیاری موارد ناشناخته سرچشمه می‌گیرند.‏
درباره علت افزایش بزهکاری در روزگار ما، عقاید ‏مختلفی ابراز شده است؛ مثلاً، پاره‌ای از محققین از ‏دیار جرم و جنایت را در جهان امروز، از اختصاصات ‏جوامع متمدن کنونی دانسته‌اند و معتقدند: به همان ‏نسبتی که بشر به سرعت بسوی ترقی و تکامل صنعتی و ‏مادی پیش می‌رود و از معنویت دور می‌شود نسبت ‏تبهکاری، قانون‌شکنی، بزهکاری وارتکاب اعمال ضد ‏اجتماعی گسترش یافته واز سکون و آرامش معنوی در ‏اینگونه اجتماعات کاسته   می‌گردد‎…‎
در تحقیقی که تقدیم حضورتان می‌گردد ما به بررسی ‏عوامل خانوادگی موثر بر بزهکاری جوانان می‌پردازیم ‏و به عواملی مثل وضعیت اقتصادی خانواده ـ اختلافات ‏و نوع ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر و نوع ‏رابطه والدین با فرزندان توجه می‌گردد تا تحقیق ‏کنیم آیا این عوامل نامبرده با بزهکاری جوانان ‏ارتباط دارد؟
مقایسه‌ای بین نمونه ۱۰۰ نفری دانشجویان با ‏نمونه ۱۰۰ نفری بزهکاران در این مورد خواهیم ‏داشت، نتایج آن نیز در پایان ذکر می‌گردد.‏

مقدمه :‏
انسان از لحظه تولد تا دم مرگ به دیگران وابسته ‏و نیازمند است و برای زنده ماندن از لحاظ جسمی، ‏اقتصادی به مراقبت دیگران نیاز دارد و به تنهایی ‏می‌تواند بار مشکلات خود را به دوش کشد.‏
همچنین انسان به تنهایی قادر به برآوردن ‏نیزاهای معنوی خود نیست، روابط اجتماعی او نتیجه ‏بازتاب و کنشهای متقابل اجتماعی افرادی است که در ‏کنارش زندگی می‌کنند.‏
هنجارهای اجتماعی و قوانین که ساخته خود بشرند ‏چگونگی روابط و رفتارهای اجتماعی را یقین می‌کند و ‏محدودیتهایی در زمینه رفتار آدمی بوجود می‌آورد و ‏مشخص می‌کند که انسان چه باید بگوید و چه نباید ‏بگوید، چگونه بیندیشد و چگونه رفتار کند.‏
‏ پس هر کس سعی می‌کند خود را با هنجارهای ‏اجتماعی سازگار کند تا جامعه او را به عضویت خود ‏بپذیرد. ولی ممکن است رفتار افراد از هنجارهای ‏اجتماعی فاصله بگیرد و با آن تفاوت نماید و حتی ‏با آن مخالف گردد، پس برای مقابله با این مشکل ‏نیروهای خارجی مثل، جریمه، مجازات و غیره بوجود ‏آیند تا بتوانند مردم را وادار به پیروی از ‏هنجارهای اجتماعی گردانند.‏
البته باید دانست که در هر دوره‌ای و در هر ‏جامعه‌ای هنجارهای اجتماعی هر یک مفهوم و معنای ‏خاصی داشته و هر کدام سیر تکاملی ویژه‌ای را ‏پیموده‌اند تا بدین صورت درآمده‌اند.‏
بدیهی است پاداش یا مجازات می‌تواند هنجارهای ‏اجتماعی را نظام بخشیده وبدان جنبه‌ای پایدار دهد، ‏البته کیفیت هنجارهای در جوامع بسیار اهمیت دارد. ‏زیرا برخی از هنجارها حتماً باید در جامعه پیاده ‏شوند و به مرحله عمل درآیند، در حالیکه برخی دیگر ‏از هنجارها معمولاً جنبه اختیاری دارند و افراد در ‏پذیرش یا عدم پذیرش آنها مختارند.‏
‏ تحقیقات نشان داده که هنجارهای اختیاری بیش از ‏هنجارهای اجباری کنش بوجود نمی‌آورد بلکه این ‏هنجارهای اجباری است که واکنشهایی در افراد بوجود ‏آورده و منجر به کجروی در جامعه می‌گردد.‏
در جوامع کنونی ارزشها وهنجارهای معین و مشترکی ‏وجود دارند که افراد آنها را در ذهن خود به ‏صورتهای مختلف ترسیم می‌کنند و با توجه به خصوصیات ‏فرهنگی خود برداشتهای متفاوتی نسبت به آنها پیدا ‏می‌نمایند زیرا در جوامع طبقاتی هر کس بر اساس ‏پاره فرهنگ گروهی و طبقه‌ای خود و معیارهای ارزش ‏خاص طبقه‌اش نسبت به امور قضاوت می‌کند.‏
پاره فرهنگ نیز فرهنگی است در دل فرهنگ بزرگتر، ‏ولی در عین حال پاره فرهنگهای گروه به‌ نوبه خود ‏دارای ارزشها و مفاهیم خاصی است.‏
پاره فرهنگ متناقض فرهنگهای بزرگتر نمی‌باشد، ‏البته ممکن است ستیزهایی بین پاره فرهنگ و ‏فرهنگهای گسترده‌تر بوجود اید، مثلاً : پاره فرهنگ ‏نوجوانان در مورد انواع تفریحات و کیفیت لباس ‏پوشیدن، آرایش و چگونگی احترام گذاشتن با گروههای ‏سنی دیگر متفاوت است و یا اعمالی چون دزدی و ‏روابط جنسی غیرقانونی و غیر طبیعی، استعمال مواد ‏مخدر در میان گروهی از نوجوانان بصورت هنجار ‏درآمده است، در حالیکه همین اعمال از نظر دیگران‌ ‏غیرقانونی و نابهنجار است.‏
کنشها ذاتاً و بخودی خود اخلاقی و بهنجار و ‏نابهنجار نیستند بلکه این افراد و گروههای ‏اجتماعی هستند که به پاره‌ای از رفتارها جنبه ‏کجروی می‌دهند و برخی کارهای دیگر را بهنجار ‏می‌دانند پس در موفقیتهای زمانی و مکانی مختلف ‏کجرویها مشخص می‌شوند.‏
‏«بکر»‏ ‏ معتقد است: «گروههای اجتماعی با ایجاد ‏قوانین که می‌خواهند از انحراف جلوگیری نمایند خود ‏باعث پیدایش و افزایش کجروی گشته‌اند.‏

موضوع کلی :‏
تعریف موضوع کلی:‏
مسائل انحرافات اجتماعی یعنی رفتار فردی یا ‏گروهی که با الگوها و هنجارهای اجتماعی انطباق ‏ندارد، از قرن نوزدهم مورد توجه قرار گرفت. برای ‏انحراف یا جرم از دیدگاههای مختلفی تعاریفی شده ‏که به ذکر بعضی از این موارد می‌پردازیم :‏
تعریف انحراف از دیدگاه روانشناسان: تعاریف ‏زیادی در این زمینه ارائه شده است از جمله: کجروی ‏عبارت است از: خروج از حالت تعادل روانی و ‏رفتاری. انحراف عبارت است از : فقدان همسازی و و ‏حدت بین اجزا شخصیت و داشتن رفتاری منحرفانه و ‏تعاریف دیگر که بر اساس این تعاریف به طور کلی ‏فرد کجرو و منحرف کسی است که : نامتعادل، ‏نامیزان، ناسازگار و‎…‎
تعریف انحراف از دیدگاه جامعه شناسان: تعاریف ‏زیای در این زمینه ارائه دشه است از جمله: انحراف ‏رفتاری است: تبهکارانه، خلاف موازین اجتماعی مورد ‏قبول، که وجودش برای دوام نظام و عدالت زیانبخش ‏است. انحراف رفتار کسی است که : با رفتار حد ‏متوسط افراد اجتماع مبانیت داشته باشد، خواه آن ‏رفتار بهتر باشد خواه بدتر.‏
انحراف رفتاری است که : در ان عدم همنوائی شخص ‏با جامعه باعث ناسازگاری شده و دور از موازین ‏مورد قبول جامعه باشد.‏
از نظر علمای اخلاق، مذهب و حقوقدانان نیز ‏تعاریف دیگری در این زمینه شده است.‏
دورکیم (۱۹۱۹ ـ ۱۸۵۸) جامعه‌شناس فرانسوی، فرد ‏عادی (نرمال) را از غیر عادی یا پاترلژیک جدا ‏می‌سازد. ولی پدیده‌هایی را که در جوامع مختلف ‏پیوسته به چشم می‌خورد را نیز غیر عادی تلقی ‏نمی‌کند زیرا معتقد است که این پدیده‌ها از ‏ویژگیهای جامعه است و نباید آنرا نمونه بمیاری ‏اجتماعی تلقی کرد به همین جهت از نظر دور کیم جرم ‏یک پدیده عادل جامعه محسوب می‌شود همه جوامع دارای ‏جرائم مختلف هستند و این امر ناشی از اعمال ساخت ‏خود جامعه است تنها به هنگامیکه تعداد جرائم از ‏یک نسبت معینی تجاوز می‌کند می توان گفت که یک ‏بیماری اجتماعی پدید آمده است و آن وقت پدیده ‏مربوط را می‌توان «غیرعادی» تلقی کرد: این امر به ‏آن معنی است که این چنین جامعه‌ای دیگر نمی‌تواند ‏برخی از افراد خود را طبق معیارهای موجود بار ‏آورد و آنها را به حد معمول ارتقا دهد، هنگامیکه ‏مسائل را از دیدگاه جامعه‌شناسی تجزیه و تحلیل ‏می‌کنیم این نوع استنباط کاملاً درست و با نظریه ‏دورکیم انطباق دارد، بدین معنی که امر اجتماعی از ‏خارج از طریق القا و تقلید به افراد تحمیل می‌شود.‏
کجروی یا انحرافاتی که ریشه روانی یا تنی ‏ندارند ناشی از عدم توانایی آموزش اجتماعی و ضعف ‏فشار اجتماعی در قبال کجروان و منحرفان است. و ‏نمایشگر این حقیقت است که قالبها ومعیارهای موجود ‏درباره کجروی و افراد منحرف کاری نیست و قاطعیت ‏ندارد.‏
از زمان دورکیم تاکنون بررسیهای انحراافت از ‏دیدگاه جامعه شناسی یا روانی جامعه‌شناسی از حالت ‏کلیت و نظریه سازی در آمده بیشتر صورت تحقیقات ‏کلینیکی و بالینی یافته و درباره مسائل زیر توافق ‏حاصل شده است:‏
‏۱ـ در تمام اجتماعات صرف‌نظر از رژیم ، سیستم، ‏ضوابط نهادی، افراد یا گروههایی هستند که کاملاً با ‏ارزشهای موجود جامعه‌ای که بدان بستگی دارند منطبق ‏نیستند و گاهی با برخی از آن ارزشها ناسازگاری ‏می‌یابند و از راهی می‌روند که با راه دیگران اختلاف ‏دارد.‏
‏۲- انحراف همیشه بمعنی واقعی خطا و اشتباه نیست ‏بلکه جامعه در شرایطی است که آن را پذیرا نمی‌شود ‏و آسیب می‌پندارد.‏
‏۳- همراه انحرافات فردی انحرافاتی وجود دارد که ‏ناشی از محیط به معنی کلی آن است؛ بدین ترتیب ‏هنگامیکه فردی از جامعه معینی بیرون آمده و وارد ‏جامعه دیگر می‌شود با ارزشها و پندارهای حاکم ‏جامعه نمی‌تواند هماهنگی یابد و خود را بیگانه ‏احساس می‌کند. ‏
در این صورت رفتار او نسبت به آن جامعه جنبه ‏انحراف پیدا می‌کند. و تانخواهد در ارزشها و ‏پندارهای پیشین خود تجدید نظر کرده و با محیط نو ‏سازگار نشود زندگی برای او شخت و پیچیده خواهد ‏بود. این وضع در مورد مهاجران زیاد به چشم ‏می‌خورد. این قبیل افراد وقتی در محیط اولیه خویش ‏هستند، هیچگونه آثار انحرافی درآنها به چشم ‏نمی‌خورد ولی در اثر تحرک مکانی از جائی به جائی، ‏یا تحرک اجتماعی از جامعه‌ای به جامعه‌ای کجروی و ‏کج‌اندیشی پدید می‌آید که ناشی از فنون و رموز ‏زندگی در جامعه نو است. این وضع در مواقعی که ‏ارزشهای نوئی در اثر انقلاب صنعتی و ارتباطات جمعی ‏ازجامعه‌ای به جامعه دیگر منتقل می‌شود. ‏
همچنین به چشم می‌خورد تا به آنجا که رهبران ‏احساس می‌کنند اصلاحات و تغییرات اساسی در جامعه ‏ضرورت دارد تا معیارهای کند کننده نوآوریها به ‏کنار گذاشته شود و معیارهای موافق پذیرنده شوند.‏
‏۴ـ اثر شخصیت‌های تاریخی را نباید در تغییرات و ‏تحولات اجتماعی نادیده گرفت برخی از افراد برگزیده ‏جامعه در مواقع بحرانی. ‏
رفتار و پندار نوئی عرضه می‌دارند که با روال ‏جاری جامعه منافات دارد ولی عده‌ای در جامعه با ‏پندار نو موافقت می‌کنند و نوآوریهای افراد پیشتاز ‏را می‌پذیرند تا بدانجا که این افراد منحرف خود ‏رهبری اجتماعی را بدست می‌گیرند این امر در مورد ‏برگزیدگان و پیام‌آوران و رهبران سیاسی و نظامی ‏زیاد به چشم می‌خورد.‏
‏۵ـ با تمام نظریه‌های موجود درباره انحرافات ‏شناسایی قدرت مهارکننده جامعه و نیروهای ‏دگرگون‌کننده ارزشها ایجاب می‌کند که تحقیقات علمی ‏و بالینی در مورد افراد و گروههای ناسازگار بعمل ‏آید تا ریشه های مثبت و یا منفی ناسازگاریها کشف ‏و چاره‌ای لازم صورت پذیرد ولی برای رسیدن به این ‏مقصود باید قبلاً انواع انحرافات را شناخت.‏


فرمت فایل: WORD

تعداد صفحات: 48

پس از ثبت دکمه خرید و تکمیل فرم خرید به درگاه بانکی متصل خواهید شد که پس از پرداخت موفق بانکی و بازگشت به همین صفحه می توانید فایل مورد نظر خورد را دانلود کنید. در ضمن لینک فایل خریداری شده به ایمیل شما نیز ارسال خواهد شد. لینک دانلود فایل به مدت 48 ساعت فعال خواهد بود.


مطالب مرتبط