صفحه اصلی پرسش و پاسخ پشتیبانی تماس با ما
صفحه نخست  » اقدام پژوهی  »  اقدام پژوهی ایجاد انگیزه و فعال سازی دانش آموزن جهت درس زبان انگلیسی

اقدام پژوهی ایجاد انگیزه و فعال سازی دانش آموزن جهت درس زبان انگلیسی

دانلود اقدام پژوهی ایجاد انگیزه و فعال سازی دانش آموزن جهت درس زبان انگلیسی
چکیده
پژوهش حاضر، تلاشی است که در راستای بررسی تأثیر ایجاد انگیزه و فعال سازی دانش آموزن جهت درس زبان انگلیسی دختر سال دوم متوسطه در سال تحصیلی ۹۵-۹۴ انجام گرفته است. به همین منظور تعداد — نفر دانش آموز دختر سال متوسطه دوم ، از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای یا طبقه بندی شده به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. سپس برای تعیین ضریب هوشی دانش آموزان ـ با کمک مشاور مدرسه ـ تست ریون روی دانش آموزان اجرا گردید.بعد از این مرحله، قبل از اجرای پژوهش، از دروس اول ، دوم و سوم کتاب سال سوم راهنمایی، آزمونی به عنوان پیش آزمون برگزار گردید و بعد از اجرای پژوهش نیز از دروس هفت،هشت و نه کتاب، آزمون دیگری بین دانش آموزان به عنوان پس آزمون اجرا شد. پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بر اساس میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون اندازه‌گیری شد. پس از تجزیه و تحلیل آماری داده ها ، با استفاده از روش تحلیلی آزمون دو زوجی (paired Sample t test ) نتایج نشان داد که ایجاد انگیزه می‌تواند روی بالا بردن میزان یادگیری درس زبان دانش آموزن مؤثر باشد.

مقدمه
موضوع اصلی من ایجاد انگیزه و فعال سازی دانش آموزن جهت درس زبان انگلیسی میباشد.هدف من از انجام این اقدام پژوهی ایجاد انگیزه و فعال سازی دانش آموزان در درس زبان انگلیسی سال دوم متوسطه است. همانگونه که بر همگان آشکار است حدود سی و چند سال است که کتاب زبان انگلیسی تغییر نیافته است و با وجود اینکه این کتاب بر اساس روش Audio-Lingual Method طراحی شده که براساس تکرار ،تمرین ،عدم ترجمه و تا حد ممکن عدم تدریس گرامر می‌باشد ولی در بسیاری از مدارس هنوز این کتاب به روش GTM که بر اساس ترجمه، حفظ و ارایه حفظیات است تدریس می‌شود و معلم حرف اول و آخر را می زند. پس جایگاهی برای اکتشاف، آزمون و خطا و ایجاد محیطی شاد برای ایجاد انگیزه و علاقه باقی نمی‌ماند.در‌واقع یادگیری یک زبان خارجی امریست که نیازمند وقت و تلاش فرد است اما با دانستن اینکه یادگیری پایدار و عمیق چگونه رخ می‌دهد و در چه شرایطی آسانتر اتفاق می‌افتد می‌توان این امر را تسهیل نمود. از دیدگاه کرشن(۱۹۸۵) یادگیری می تواند تنها زمانی رخ دهد که شرایط ویژه خاصی وجود داشته باشد که این شرایط عبارتند از تفکر مثبت ، اعتماد به نفس ، پایین بودن اضطراب. زمانیکه این شرایط وجود داشته باشند و مواد آموزشی به دانش آموز ارائه شود دانش آموز از فیلتر های عاطفی می گذرد و می‌تواند از این مواد عملا استفاده کند. در همین رابطه، دیویس (۱۹۹۶) چگونگی اینکه دانش آموزان می‌توانند یک زبانی را به شکل بهینه یاد بگیرند را به شکل زیر بیان می کند:در یادگیری چگونگی استفاده از یک زبان ، دانش آموزان باید فعالانه در فرایند آموزش شرکت کنند . معلم زبان باید فرصت هایی را در محیط کلاس درس ایجاد کند که دانش آموزان زبان را بفهمند. با استفاده از استراتژی های متنوع در تدریس، دانش آموزان میتوانند با استفاده از روش‌های فعال ،در بکار گیری زبان بهره ببرند و چگونگی کارکرد زبان و گرامر و ارتباط را فرا بگیرند.
دافی و لانگ (۲۰۰۳) در بررسی امر یادگیری به این نتیجه رسیده‌اند که یادگیری فرایندی منحصر به فرد و فردی است که در این فرایند افراد توانایی ایجاد دانش ، تعمق بخشیدن به فهم موضوع و بنابراین مسئولیت پیشرفت خود را خود به عهده می گیرد.
در تعریفی اختصاصی تر، وانگر (۲۰۰۷) اظهار می کند که یادگیری تغییری نسبتاً دائمی در رفتار است که نتیجه تجربه فرد است.
در میان تمام عواملی که درپیشبرد یادگیری موثر اند انگیزه عامل بسیار مهمی برای یادگیری آکادمیک وموفقیت آمیز از کودکی تا بزرگسالی محسوب می شود (الیوت و دی وک ۲۰۰۵). و در همین راستا الیس (۱۹۹۴) در مقدمه‌ای بر انگیزه چنین می‌گوید که انگیزه روی میزان پشتکار یادگیرنده برای یادگیری زبان خارجه، نوع رفتاری که اعمال می کند و نیز روی موفقیت او مؤثر است.
و اما در باره بررسی مسأله انگیزش ، جان مارشال ریو( ۲۰۰۵) چنین می‌گوید که بررسی انگیزش به فرایند هایی مربوط می‌شود که به رفتار انرژی و جهت می دهند. انرژی حاکی از آن است که رفتار نیرو دارد یعنی نسبتاً شدید و پایدار است و جهت حاکی از آن است که رفتار هدف دارد یعنی به نتیجه خاصی گرایش دارد. و فرایند هایی که رفتار را نیرومند و هدفدار می‌کنند از نیروهای درونی ومحیط ناشی می شوند. ریو و والکر (۱۹۹۷) هم روی این مطلب تأکید داشته‌اند که انگیزه عاملی کلیدی در یادگیری فرایند زبان خارجی است. و اضافه نموده اند که دانش آموزانی که انگیزه بالایی دارند موفقیت بیشتری نسبت به دانش آموزانی دارند که حتی هوش بیشتر ولی انگیزه پایین‌تری دارند.و شالمن (۱۹۸۶) می‌گوید که یادگیری دانش آموزان خیلی راحت تر انجام می گیرد زمانیکه آن‌ها انگیزه دارند.

مولان و لپر در باره نحوه ایجاد انگیزه در دانش آموزان به نکته مهمی اشاره دارند که در بحث ایجاد انگیزه در تدریس باید آنرا مد نظر قرار داد.آنها می‌گویند که کنجکاوی دانش آموزان زمانی بیدار می‌شود که سطح پیچیدگی اطلاعاتی که به دانش آموزان منتقل می‌شود در حد مطلوبی باشد(دسی و رایان ۱۹۸۵). در همین رابطه‌ ا لیواین و متیونه (۲۰۰۶) اینگونه اظهار نظر می‌کنند که دانش آموزان با یک فعالیت یا مبحث درسی برای ارضای کنجکاوی خود نسبت به آن مسأله در گیر می‌شوند که این همان انگیزه درونی می باشد.این همان فعالیت‌هایی است که با سرگرمی و لذت همراهند و و دانش آموزان در‌واقع با میل و ارده خود به یادگیری آن‌ها می پردازند.پس با توجه به مطالعاتی که تا کنون در این رابطه چه در ایران و چه در خارج از ایران صورت گرفته است، معلمان می‌توانند با استفاده از روش‌های مناسب جهت ایجاد علاقه و انگیزه، دانش آموزان را نسبت به اامر یادگیری ترغیب کنند.
با این وصف یک معلم باید در خلال عملیات تدریس از طریق ایجاد انگیزه چه از لحاظ درونی و چه بیرونی پشتیبان دانش آموزان باشد. پس یک معلم زبان خارجه باید سعی کند توانمندی ها، استعدادها و مشکلات یادگیری دانش آموزان را بداند و از طریق ایجاد انگیزه و علاقه بر همه آن‌ها فائق بیاید.
حدود پنجاه سال پیش دو تفکر کاملاً متفاوت در میان روانشناسان رواج یافت: انگیزش درونی و بیرونی. گفته می‌شود که افراد به خاطر دلایل بیرونی مثل گرفتن جایزه، نمره، ستاره، احترام و تشویق در برابر دیگران اقدام به انجام رفتاری خاص می کنند. این‌ها انگیزش های بیرونی هستند چون با آن رفتار خاص هیچ ارتباطی ندارند. دسی ( ۱۹۷۵ ) انگیزش بیرونی را اینگونه تعریف می‌کند که انگیزش بیرونی به گونه های متفاوت رفتار برمی‌گردد که به عنوان وسیله‌ای برای رسیدن به هدف هستند و برای خود شخص نیستند.و از دیدگاه جان مارشال (۲۰۰۵ ) رویدادهای بیرونی مشوق های محیطی هستند که توانایی نیرومند کردن و هدایت کردن رفتار را دارند.
انگیزش افراد در امر تحصیل برای مثال ،پیشنهاد جایزه یا نمره برای انجام دادن کاری رفتار را نیرومند می‌کند و این مشوق در صورتی توانایی نیرومند و هدایت کردن رفتار را دارد که علامت دهد رفتار خاصی پیامدهای تقویت کننده یا تنبیه کننده به دنبال خواهد داشت.بنابراین مشوق ها قبل از رفتار واقع می‌شوند و فرد را به سمت رویدادهای بیرونی که تجربیات ناخوشایند را نوید میدهد دورمی کند (جان مارشال ۲۰۰۵ ). و در‌واقع انگیزش بیرونی بیانگر فعالیتی است که برای خود شخص است و لذت و رضایت از انجام آن عمل را در پی دارد (دسی ۱۹۷۵) .
در حالیکه (جان مارشال ۲۰۰۵ )در بحث انگیزش درونی اینگونه توضیح می دهد که نیازها، شرایط درونی فرد هستند که برای ادامه زندگی وکمک به رشد و بهزیستی ضروری هستند. شایستگی و تعلق پذیری دو نمونه از نیازهای روانشناختی هستند که از خواست خود (self ) برای تسلط بر محیط ناشی می شوند.برای مثال هنگامیکه دانش آموزان به کاری می پردازند برنامه یا هدفی در سر دارند و موفقیت‌ها و شکست هایشان را به شیوه خاصی توجیه می کنند.
دسی و رایان (۱۹۸۵) ثابت کردند که انگیزش درونی ریشه در نیازهای درونی شایستگی و تصمیم خود فرد دارد. و در همین رابطه با انگیزه درونی و یادگیری، ریان و لاگودریا (۱۹۹۹) به این نتیجه رسیده اندکه انگیزش درونی برای یادگیری و سازگاری با محیط های آموزشی بسیار مهم است.
لپر و مودل (۱۹۸۹) برای بهره مندی بیشتر از انگیزه درونی ۴ عامل مهم را معرفی می‌کنند که معلم باید در فرایند تدریس خود آن‌ها را مد نظر داشته باشد این چهار عامل عبارتند از: چالش، کنجکاوی، کنترل، و فانتزی.
واکل (۲۰۰۱) عوامل فوق را این گونه تفسیر می‌کند که:
چالش براساس تصوری است که دانش آموز احتمالاً از لحاظ درونی علاقمند به حل مسائل می‌شود و این زمانی است که:
۱ـ دانش آموزان خود با مسأله درگیر شوند
۲ـ این مسائل نه خیلی سخت و نه خیلی راحت باشند.
۳ـ دانش آموزان ساختار را در اختیار داشته باشند و با هر پیشرفتی تشویق شوند.
۴ـ دانش آموزان بعد از انجام این فعالیت احساس عزت نفس و توانمندی می کنند.
در رابطه با کنجکاوی نیز اشاره می‌کند که کنجکاوی باعث ایجاد انگیزه در دانش آموز می‌شود و این زمانی است که آن‌ها در محیطی شناختی همراه با استفاده از تحریک حواس خود مطلبی را می آموزند.
وی در ارتباط با کنترل اینگونه می‌گوید که این اصطلاح به میزان کنترل دانش آموز از آنچه که انجام می‌دهد و چگونگی انجام دادن او بر می گردد. دانش آموزان زمانی احساس عمیق کنترل نسبت به مطلبی را دارند که خود سعی کنند آنرا انجام دهند و احساس کنند در انتخاب آزادند تا اینکه معلم مطلب را آماده به آن‌ها تدریس کند.
و نکته آخر فانتزی است که به توانایی دانش آموز جهت استفاده از تصورات خود جهت تصویر سازی از حوادث وموقعیت هایی است که با اطلاعاتی که می‌آموزد مرتبتند و در عین حال نیاز های عاطفی اش را ارضاء می کنند.
عامل مهم دیگری که رافین (۱۹۹۶) بر آن تأکید دارد مسأله لذت بخشی است که توضیح می دهد دانش آموزان نیازمندند تا حس لذت بردن از فرایند یادگیری را در کلاس درس تجربه کنند به شرط آن که از درون انگیزش شوند.
اما در رابطه با ارتباط این دو انگیزه، کارمن و پیرس (۱۹۹۴) در مقاله‌ای با عنوان بررسی تحقیقات آموزشی بیان کرده‌اند که پاداش در انگیزش بیرونی روی انگیزش درونی تأثیر گزار است. و نتیجه‌گیری کرده‌اند که به طور کلی پاداش ها انگیزش درونی را کاهش نمی دهند. و در پاسخ برخی که بر این عقیده بودند که انگیزه‌های بیرونی انگیزه‌های درونی را می کاهد، دسی ، کاستنر و رایان (۱۹۹۹) به این مطلب اشاره دارندکه انگیزه های بیرونی ـ بسته به میزان آن ها ـ عاملی منفی برای خاموش کردن انگیزه‌های درونی نیستند و نیز شرایطی وجود دارد که تحت آن پاداش های مادی انگیزه های درونی را نابود نمی کنند.
در‌واقع انگیزش به تعامل اجتماعی بین معلم ودانش آموز وابسته است. و برای ایجاد محیطی پویا برای یادگیری دانش آموزان با انگیزه بالا ضروری است.با توجه به تمام تحقیقاتی که در رابطه با انگیزه و میزان یادگیری دانش آموزان صورت گرفته است به نظر ارزنده است تا روی این زمینه تحقیقی عملی صورت گیرد تا میزان تأثیر این عامل شگرف روی یادگیری دانش آموزان بررسی شود. تحقیق حاضر تلاشی است جهت روشن کردن این مسأله که آیا ایجاد انگیزه روی یادگیری زبان انگلیسی دانش آموزان مؤثر است یا نه؟

فهرست
چکیده ۵
مقدمه ۶
بیان مسئله(توصیف وضع موجود) ۱۲
اهمیت و ضرورت مسئله ۱۴
اهداف تحقیق( اهداف کلی و اهداف اختصاصی طرح): ۱۶
گردآوری اطلاعات شواهد ۱ ۱۷
تجزیه و تحلیل و تفسیر داده‌ها: ۱۸
گردآوری داده‌ها جهت ارائه راه حل‌ها: ۱۹
راه حل‌های پیشنهادی: ۲۲
انتخاب راه حل‌ها: ۲۴
اعتبار بخشی به راه حل‌ها: ۲۵
گردآوری اطلاعات شواهد ۲ ۲۶
بحث و نتیجه‌گیری ۲۷
منابع ۳۱


تعداد صفحات : 31 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود